دوره آموزشی آنلاین اصول و فنون مذاکره

کلمات کلیدی

۱۰:۰۴۰۱
آبان

در این قسمت و قسمت بعدی از دوره آموزش آنلاین، موضوع «برنامه‌ریزی مذاکره» را پی می‌گیریم و به مواردی که در برنامه‌ریزی باید به آنها توجه شود خواهیم پرداخت.

مواردی که در مرحله «برنامه‌ریزی مذاکره» باید به آنها توجه نماییم.

-        تعریف موضوعات اصلی مورد بحث در مذاکره

-        ترکیب موضوعات و دسته‌بندی آنها

-        تعریف منافع

-        تعیین حد و مرزهای موجود در مورد هر یک از موضوعات و تصمیم‌گیری در مورد بهترین انتخاب جایگزین مذاکره

-        تعریف اهداف و نقطه شروع مذاکره در مورد هر یک از پیشنهادهای اولیه

-        ارزیابی شرایط محیطی

-        تحلیل و ارزیابی وضعیت طرف مقابل

-        برنامه‌ریزی برای مطرح کردن هر یک از موضوعات و نحوه دفاع از آنها

در ادامه در مورد هر یک از این موارد بیشتر توضیح خواهیم داد.

تعریف موضوعات اصلی مورد بحث در مذاکره

برخی از مذاکره‌ها بحث تنها بر سر یک موضوع است و در برخی از مذاکره‌های پیچیده، موضوعات متعددی مورد بحث است. به عنوان مثال در مذاکره بر سر خرید یک شرکت مسائل متعددی نظیر قیمت، زمان انتقال مدیریت، نحوه به کارگیری کارکنان فعلی و ... از جمله موضوعات مورد بحث است.

باید توجه داشت مذاکره‌ای که تنها یک موضوع در آن وجود دارد، خواسته یا نخواسته، شکل رقابتی به خود خواهد گرفت.

یکی از مهارت‌های مذاکره‌کننده موفق این است که در مذاکره‌هایی که در آنها صرفا یک موضوع اصلی وجود دارد، موضوعات متعددی را در کنار موضوع اصلی قرار دهد تا ساختار مذاکره، شکل مذاکره برنده برنده به خود بگیرد. مثلا در مورد خرید یک واحد مسکونی، شاید تصور کنید که چنین مذاکره‌ای یک مذاکره رقابتی به ناچار خواهد بود و هر ریال سود یکی از طرفین به قیمت یک ریال ضرر طرف مقابل خواهد بود.

اما واقعیت این است که موضوعات دیگری نیز در بحث خرید خانه می‌توانند روی میز مذاکره قرار گیرند: زمان تخلیه، نحوه پرداخت پول، باقی گذاشتن برخی از وسایل و اثاث خانه و تقبل تعمیرات لازم از جمله این موضوعات هستند که می‌تواند مذاکره را از حالت یک بعدی خارج کند.

ترکیب موضوعات و دسته‌بندی آنها

در قسمت قبل توصیه شد که برای شکل‌گیری مذاکره مبتنی بر تعامل، بکوشید تعداد موضوعات مورد بحث را تا حد امکان افزایش دهید. اما باید توجه داشت که افزایش تعداد موضوعات می‌تواند باعث سردرگمی ما گردد. بنابراین باید این موضوعات را دسته بندی و اولویت‌بندی کرد. این کار باید حتما قبل از آغاز مذاکره انجام شود. پیشنهاد می‌شود مجموع صد امتیاز برای خواسته‌ها در نظر گرفته شده و این امتیاز بین موضوعات مختلف توزیع شود. در این صورت اگر در جلسه مذاکره بخواهید روی یکی از موضوعات به نفع موضوعی دیگر امتیاز دهید، می‌توانید با مقایسه امتیاز هر موضوع، سریع‌تر تصمیم‌گیری نمایید.

تعریف منافع

خواسته‌ها چیزهایی هستند که بر سر آنها مذاکره می‌کنیم و «منافع» دلیل آن خواسته‌ها محسوب می‌شوند. ممکن است «خواسته» یک مشتری، «پاسخگویی ما در قبال ایرادی باشد که در کالا وجود داشته است» ولی دلیل و منفعت او، «تخفیف گرفتن بیشتر» باشد. بنابراین باید پیش از مذاکره منافع خود و طرف مقابل را حتی‌الامکان تحلیل نماییم.

تعیین حد و مرزهای موجود در مورد هر یک از موضوعات و تصمیم‌گیری در مورد بهترین انتخاب جایگزین مذاکره

نقطه ترک مذاکره نقطه ای است که هزینه‌های ناشی از مذاکره از سود حاصل از آن بیشتر باشد. به عنوان فروشنده یک کالا، نقطه ترک مذاکره شما قیمتی است که اگر مشتری بخواهد یک ریال کمتر از آن را بپردازد، حاضر به ادامه مذاکره با او نخواهید بود. تعیین نقطه ترک مذاکره اگر چه ساده به نظر می‌رسد ولی بسیار مهم است و متاسفانه در بسیاری از اوقات مشاهده می‌شود که مذاکره‌کنندگان نقطه ترک مذاکره را برای خود تعیین نکرده‌اند. به عنوان مثال کسی که در مزایده برای خرید یک کالا شرکت می‌کند، گاه در رقابت با دیگری، قیمت پیشنهادی خود را به طرز غیر قابل قبول بالا می‌برد. در چنین شرایطی، عموم مذاکره‌کنندگان غیر حرفه‌ای فراموش می‌کنند که باید بر اساس «نقطه ترک مذاکره» و نه «موضع طرف مقابل» در مورد ادامه دادن مذاکره تصمیم بگیرند.

همچنین «بهترین انتخاب جایگزین مذاکره» نکته دیگری است که باید مورد توجه مذاکره کننده قرار گیرد. عموما مذاکره تنها راه حل نیست. روشهای دیگری نیز وجود دارد که می‌تواند خواسته مذاکره کننده را تامین کند. وقتی مذاکره‌کننده‌ای در طول فرایند مذاکره، به نقطه‌ای می‌رسد که انتخاب‌های دیگر برایش جذاب‌تر از نتیجه حاصل از مذاکره است، دلیلی نخواهد داشت که به فرایند مذاکره ادامه دهد.

تمرین:

آخرین باری که به دنبال خرید کالایی با مبلغ نسبتا قابل توجه (مثلا لوازم برقی و الکترونیکی) بوده‌اید را به خاطر آورید. آیا برای خرید این کالا «نقطه ترک مذاکره» در نظر گرفته بودید؟

آیا می‌توانید مثالی از فواید مشخص کردن «نقطه ترک مذاکره» در زمینه‌های کاری خود ذکر کنید؟

 

امین تجملیان
۱۰:۰۲۰۱
آبان

در قسمت هفتم دوره آموزشی، موضوع «برنامه‌ریزی برای مذاکره» را آغاز می‌کنیم. موفقیت در هر کاری تابع «برنامه‌ریزی درست» است. مذاکره نیز از این قاعده مستثنی نیست. برخی از افراد تصور می‌کنند مذاکره‌کنندگان بزرگ بدون آمادگی و برنامه‌ریزی قبلی در جلسات مذاکره شرکت می‌کنند؛ اما این تصور درست نیست. اگر برنامه‌ریزی دقیقی انجام نداده‌اید و خودتان هم نمی‌دانید که در مذاکره به دنبال چه هستید، نباید توقع داشته باشید که مذاکره موفقی در انتظارتان باشد!

چرا برنامه‌ریزی برای مذاکره مهم است؟

متاسفانه بسیاری از مذاکره کنندگان به دلیل تنش‌های زیاد حاکم بر مذاکره و خسته‌کننده و زمان‌بر بودن برنامه‌ریزی برای مذاکره، از برنامه‌ریزی صرف‌نظر می‌کنند و مستقیما و بدون آمادگی کافی وارد مذاکره می‌شوند. این کار سبب می‌شود در جلسه مذاکره با مشکلاتی از قبیل موارد زیر روبرو شوند:

-        زمانی که طرف مقابل پیشنهادی بر روی میز می‌گذارد،‌ ارزیابی دقیقی از ارزش این پیشنهاد ندارند. ممکن است چیزی را قبول کنند که ارزش چندانی ندارد و یا چیزی را رد کنند که بسیار ارزشمند است.

-        به دلیل بررسی نکردن نقاط قوت و ضعف خود و طرف مقابل، نمی‌توانند از استراتژی مناسب برای پیشبرد مذاکره استفاده کنند.

-        فرایند تبادل امتیازات در مذاکره معمولا در مدت زمان نسبتا کوتاهی انجام می‌شود.با توجه به عدم آمادگی لازم ممکن است با تعلل یا تردید بیش از حد، نتوانند از این فرصت استفاده لازم را بنمایند.

-        شنیدن حرف‌ها و پیشنهادهای جدید که قبلا احتمال مطرح شدن آنها در مذاکره پیشبینی نشده است، موجب از دست دادن اعتماد به نفس آنان خواهد شد.

تعیین اهداف؛ اساسی‌ترین گام در برنامه‌ریزی یک مذاکره

اساسی‌ترین گام در طراحی و برنامه‌ریزی یک مذاکره، تعیین اهداف است. یک مذاکره کننده حرفه‌ای پیش از حضور در جلسه مذاکره، اهداف خود را به صورت روشن تعریف کرده و آنها را اولویت‌بندی می‌نماید.

مثال

یک شرکت ایرانی به اخذ نمایندگی فروش محصولات یک شرکت اروپایی در ایران تمایل دارد. این شرکت اهداف خود را در سه دسته طبق‌بندی می‌کند:

 

-        داشتن نمایندگی انحصاری

-        دریافت کارمزد بیش از ۵ درصد

-        دریافت حداقل ۱۰ درصد هزینه‌های دفتر

در چنین شرایطی، این شرکت می‌تواند «بسته‌های اهداف» خود را به شیوه‌های مختلفی تعریف کند. مثلا:

بسته ۱:

-        نمایندگی فروش انحصاری

-        دریافت ۸ درصد از قیمت فروش محصول به عنوان کارمزد

بسته ۲:

-        نمایندگی فروش انحصاری

-        دریافت ۲ درصد از قیمت فروش به عنوان کارمزد

-        دریافت ۳۰ درصد از هزینه‌های دفتر از شرکت خارجی

بنابراین سه هدف اصلی مذاکره‌کننده، در قالب دو دسته پیشنهادی آماده شده است و او در طول مذاکره می‌کوشد به یکی از دو بسته دست یابد.

در تعیین اهداف به نکات زیر توجه داشته باشید:

-        اهداف با آرزوها فرق دارند. همه ما آرزوهای زیادی داریم اما در هنگام تعیین هدف برای مذاکره، باید واقع‌بین باشیم و چیزی را به عنوان هدف در نظر بگیریم که دست یافتنی باشد،‌ وگرنه مذاکره با احتمال زیاد به بن‌بست خواهد رسید.

-        اهداف باید مشخص و قابل اندازه گیری باشند. بنابراین اهدافی نظیر «خرید خودرو به پایین‌ترین قیمت ممکن» و یا «گرفتن نوعی از وام که اقساط آن از درآمد ماهیانه ما کمتر باشد»، اهداف خوبی نیستند. در صورتی که اهداف مذاکره را شفاف و قابل اندازه‌گیری تعیین نکنید، درک اینکه آیا پیشنهاد طرف مقابل می‌تواند این اهداف را تامین کند یا خیر کار دشواری است.

-        برای اهداف حد و مرزی وجود دارد. برخی از عواملی که اهداف را محدود می‌کنند عبارتند از:

o      انتخاب جایگزین مذاکره برای طرف مقابل: مثلا اگر طرف اروپایی، ‌قبلا پیشنهادی برای نمایندگی فروش با کارمزد ۵ درصد داشته باشد، شرکت جدید نمی‌تواند با همان شرایط قبلی، کارمزد بیشتر از ۵ درصد را طلب نماید.

o      انتخاب‌های جایگزین مذاکره شما: اگر شرکت شما بتواند نمایندگی فروش شرکت مشابهی را با ۴ درصد کارمز دریافت کند، قطعا حاضر نخواهد بود در این مذاکره، کارمزدی کمتر از ۴ درصد را بپذیرد.

o      عرف: اگر عرف در صنعت ما کارمزد ۵ درصد است، هدف‌گذاری برای عددی بیشتر از این پذیرفته نیست و ممکن است طرف مقابل ما را انسانی سرسخت و لجوج و غیر منطقی تلقی کند.

o      محدودیت‌های قانونی درون/ برون سازمانی: گاهی این قوانین باعث ایجاد محدودیت در تصمیم‌گیری برای طرف مقابل می‌شود. مثلا اگر طبق قوانین داخلی شرکت، اعطای نمایندگی انحصاری بلندمدت را در هر شرایطی ممنوع بداند. این چنین محدودیت‌هایی به سادگی قابل تغییر نیستند و باید وجود آنها را بپذیریم و در زمان برنامه‌ریزی برای مذاکره مورد توجه قرار دهیم.

-        معمولا اهداف قابل معامله‌اند. در مثال نمایندگی، میزان کارمزد و قبول بخشی از هزینه‌های دفتر در ایران، مثالی از دو هدف قابل معامله هستند. در صورتی که شرکت اروپایی بپذیرد که سهم بیشتری از هزینه‌های دفتر را بپردازد، احتمالا طرف ایرانی حاضر خواهد بود کارمزد کمتری به ازا هر فروش دریافت نماید.

تمرین:

آخرین مذاکره کاری یا شخصی که انجام داده‌اید را در نظر آورید. آیا پیش از حضور در این مذاکره، برنامه‌ریزی کرده‌ بودید؟

اهدافی که برای این مذاکره می‌توانستید در نظر بگیرید را مکتوب نمایید.

 

امین تجملیان
۱۲:۵۹۱۹
مهر

در این قسمت از دوره آموزشی، سه فایل صوتی را خدمت شما عرضه کرده‌ایم. این فایلها در واقع مروری بر اهم مباحثی است که در پنج قسمت قبلی مورد اشاره قرار گرفته‌اند. در این فایلها، آقای محمدرضا شعبانعلی با ذکر مثالهای متنوع، به تصورات نادرست در مورد مذاکره و استراتژی‌های حل تعارض می‌پردازد.


تصورات نادرست در مورد مذاکره: (فایل صوتی ۱ فایل صوتی ۲)

«مذاکره یک دعوا است»، «مذاکره‌کنندگان حرفه‌ای، به صورت ذاتی مذاکره‌کننده به دنیا می‌آیند»، «برای مذاکره برنامه‌ریزی لازم نیست»، «همه باید به فکر منافع ما باشند»، «باید حرف اول و آخرمان در مذاکره یکی باشد»، «تمام راهها را بر طرف مقابل باید بست»، «بیشتر حرف زدن، به معنی مذاکره موفق‌تر است»، «در مذاکره باید ریسک کرد»، «مذاکره باید حتما برنده-برنده باشد»، «باید در مذاکره، دست خودمان را خیلی باز نشان دهیم»، «در مذاکره نباید یک قدم از مواضعمان کوتاه بیاییم»، «همه چیز در مذاکره باید مکتوب شود»، «می‌توان شخصیت انسان‌ها را با یک نگاه و در یک برخورد شناخت» و «مذاکره کننده موفق، همیشه دوم حرف می‌زند» از جمله تصورات اشتباه در مورد مذاکره هستند. در دو فایل صوتی فوق، آقای شعبانعلی در مورد این تصورات نادرست، با ذکر مثال‌های متعدد توضیح می‌دهد.


استراتژی‌های حل تعارض: (فایل صوتی ۳)

در قسمت پنجم، با استراتژی‌های حل تعارض آشنا شدیم. این فایل صوتی با ذکر مثالهای متعدد به بیان تفاوت‌های هر کدام از این الگوهای رفتاری «اجتناب‌کننده»، «تسلیم»، «تهاجمی» و «معامله‌گر» می‌پردازد. این فایل صوتی ۱۸ دقیقه‌ای مرور مناسبی بر این مبحث به شمار می‌رود.

امین تجملیان
۱۰:۴۶۱۰
مهر

در شماره پنجم دوره آموزشی آنلاین اصول و فنون مذاکره، پنج استراتژی اصلی مدیریت تعارض (تسلیم شدن؛ اجتناب و پرهیز از مذاکره؛ تهاجمی؛ در جستجوی حل مسأله و مصالحه) معرفی و کاربرد هر استراتژی نیز گفته شده است.

با ما همراه باشید.

مدیریت موثر تعارض

برای مدیریت یک تعارض بسته به اینکه به چه میزان به خواسته‌های خود و طرف مقابل توجه می‌کنیم، می‌توان از پنج نوع استراتژی استفاده کرد:

 

رفتار رقابتی و تهاجمی (Competitive)

شخص تنها به خواسته‌های خود توجه می‌کند، کمتر عقب‌نشینی می‌کند و از طریق تهدید، ارعاب، تنبیه و لحن خشن و یا اصرار مداوم بر یک موضوع، خواسته خود را به کرسی می‌نشاند. این گونه رفتار در مواقعی که فرصت کمی برای مذاکره وجود دارد و یا در شرایطی که طرف مقابل رفتار منطقی ندارد و حاضر نیست وارد یک تعامل سازنده شود، کاربرد دارد.

 

تسلیم شدن (Yielding)

این روش در مواقعی که به یقین برسید که خواسته‌تان غیرمنطقی و نادرست است، کاربرد دارد. همچنین ممکن است حفظ روابط بلندمدت برایتان بیش از منافع کوتاه‌مدت اهمیت داشته باشد. همچنین در بعضی مواقع چشم‌پوشی و تسلیم شدن در گرفتن یک امتیاز می‌تواند به ما کمک کند تا در تعاملات بعدی، امتیاز بگیریم.

 

اجتناب (Avoiding)

رفتار انفعالی: نه به خواسته‌های خود توجهی داریم و نه به خواسته‌های دیگران. در مواقعی که امیدوار هستیم تعارض خود به خود رفع شود، این استراتژی راهگشاست. همچنین در مواقعی که اطلاعات کافی از چرایی و چگونگی رخ‌دادن تعارض نداریم، بهتر است وجود تعارض را نادیده بگیریم.

 

جستجو برای حل مساله (Problem Solving)

توجه فعالانه به خواسته‌ها و دغدغه‌های طرف مقابل در عین در نظر گرفتن خواسته‌های خود. در مواقعی که نیازمند حمایت طرف مقابل جهت اجرای توافقات حاصل از مذاکره هستیم، این استراتژی موثرترین روش است.

 

مصالحه (Compromising)

فرد درگیر در تعارض حاضر است به بهای صرف نظر کردن از بخشی از خواسته‌های خود، قسمتی از خواسته‌های طرف مقابل را تامین نماید. در این روش هیچ یک از طرفین تمام خواسته‌های خود را کسب نمی‌کنند اما به این دلیل که طرف مقابل هم از بخشی از خواسته‌های خود صرف‌نظر کرده، احساس رضایت می‌کنند.

  

اگرچه هر کدام از ما در یک یا چند مورد از استراتژی‌های فوق تبحر داریم (مثلا تمایل داریم که از تعارض دوری کنیم یا رفتار تهاجمی داشته باشیم) ولی بهتر است در هر موقعیت، استراتژی خاصی را برای حل تعارض در نظر گرفت. امیدواریم در ادامه این سلسله جلسات بتوانیم با ارائه نکات لازم به شما کمک کنیم توانایی‌های خود را در به کارگیری هر کدام از پنج روش فوق، بهبود دهید.

امین تجملیان
۱۰:۵۶۰۶
مهر

اهداف رقابتی و شرایط برنده بازنده:

اگر شرایط را به گونه‌ای تعریف کنیم که پیروزی یک طرف موضوع به معنی شکست طرف دیگر باشد، یک تعارض را ایجاد کرده‌ایم.

ارتباطات محدود و غیرسازنده

هر چه بین دو نفر ارتباطات کمتر، با واسطه‌های بیشتر و غیرسازنده‌تر باشد، زمینه ایجاد و تقویت تعارض بیشتر خواهد شد.

سو برداشت و پیش‌فرض

با شدت یافتن تعارض، سو برداشت‌ها هم بیشتر و جدی‌تر می‌شود و حتی هر حرکت مثبتی از سوی طرفین، در نگاه طرف مقابل به عنوان یک کار نامناسب ارزیابی می‌شود.

بزرگنمایی اختلافات و کوچک‌شمردن شباهت‌ها

در شرایط تعارض، معمولا شباهت‌ها و حرکت‌های مثبت، نادیده یا کوچک شمرده می‌شود و هر گونه حرکت منفی، بزرگنمایی می‌شود. این موضوع سبب دامن‌زدن به تعارض خواهد شد.

نگاه احساساتی به موضوع

عصبانیت، اضطراب و نگرانی و خستگی می‌تواند مانع تفکر صحیح و شفاف شود و موجب تشدید تعارض گردد.

موضع‌گیری شدید و پافشاری بر آن

طرفین تعارض معمولا از لحاظ ذهنی بر روی یک موضع خاص پافشاری می‌کنند و هر چه طرف مقابل نسبت به موضع آن‌ها سخت‌گیرانه‌تر عمل کند آنها نیز با تعهد بیشتری بر موضع خود پافشاری می‌کنند و هر گونه عقب‌نشینی را موجب از دست دادن آبرو می‌دانند. در چنین شرایطی حصول نتیجه و توافق بسیار سخت است و تعارض روز به روز خواهد شد.

امین تجملیان
۰۹:۲۲۰۳
مهر


بسم الله الرحمن الرحیم

تعارض یعنی چه؟

عدم توافق یا مخالفت جدی بر روی منافع را تعارض می‌گوییم. این عدم توافق ممکن است واقعی یا صرفا ناشی از برداشت طرفین باشد.

همچنین در صورتی که امکان دستیابی همزمان طرفین به خواسته‌های خود وجود نداشته باشد، به گونه ای که موفقیت یکی مستلزم شکست دیگری باشد (اهدافِ رقابتی وجود داشته باشد)، با تعارض مواجه هستیم.

وجود تعارض (Conflict) از مواردی است که فرایند مذاکره را ضروری می‌سازد.

سطوح مختلف تعارض

۱) تعارض درون‌فردی : تعارضی که درون ذهن یک نفر رخ می‌دهد: مثلا مخالفت با وسوسه خوردن یک غذای لذیذ به خاطر رژیم غذایی خاص

۲) تعارض بین فردی: تعارضاتی که بین دوستان، همکاران و ... رخ می‌دهد.

۳) تعارض درون‌گروهی: تعارضی که میان اعضای یک گروه، در میان اعضای یک خانواده و ... رخ می‌دهد.

۴) تعارض بین گروه‌ها: پیچیده‌ترین نوع تعارض که بین دو سازمان، دو شرکت، دو قوم و نژاد و ... اتفاق می‌افتد.

آیا تعارض همیشه بد است؟

خیر! در صورتی که تعارض به درستی مدیریت شود، می‌تواند مفید و سرمنشا تحول در سازمان باشد. چرا که اگر تعارضی رخ ندهد سازمان، همان راه گذشته را خواهد پیمود و برای بهبود تلاشی نخواهد کرد. وجود تعارض سطح آگاهی ما از خود و دیگران را بالا می‌برد و می‌تواند مهارت‌های فردی افراد را بالا ببرد.

 

 

امین تجملیان
۱۰:۰۰۳۱
شهریور

مذاکره همیشه چیز خوبی نیست. گاهی وقت‌ها بهتر است مذاکره را بی‌خیال شد و از راه دیگری رسیدن به خواسته‌ها را دنبال کرد. به موارد زیر توجه کنید:

-        اگر این خطر وجود دارد که همه چیز را از دست بدهید، مذاکره نکنید.

-        وقتی نتیجه برایتان مهم نیست، مذاکره نکنید چرا که مذاکره در این صورت نه تنها چیزی به شما نخواهد داد بلکه ممکن است چیزهای زیادی را از شما بگیرد.

-        زمانی که وقت ندارید مذاکره نکنید،‌ چرا که در این صورت احتمال اینکه شما مجبور به اعطای امتیازهای یکطرفه شوید، بسیار بالا است.

-        اگر طرف مقابل خواسته‌های غیر اخلاقی دارد، مذاکره نکنید چرا که شخصیت و حسن شهرت سرمایه‌های گرانقدری است که با هیچ چیز قابل مذاکره نیست.

-        اگر به صورت افراطی میل دارید که در مذاکره برنده شوید، مذاکره نکنید! بیشتر انسانها دوست دارند خود و دیگران احساس کنند که آنها برنده شده‌اند. برای ارضای این حس ممکن است امتیازات فراوانی را بر روی میز مذاکره قرار دهند تنها به امید اینکه چیزی به دست بیاورند که خارج از اتاق مذاکره آن‌ها را برنده جلوه دهد.

تصوراتی غلط در مورد مذاکره که باید از آنها پرهیز کرد

۱) مذاکره‌ کردن یک مهارت ذاتی است؛ یا یک مذاکره کننده خوب به دنیا می‌آیی یا دیگر امکانی برای خوب شدن در این مهارت نخواهی داشت. (خیر! مذاکره مانند ورزش است: می‌توان آن را آموخت)

۲) مذاکره کنندگان خوب بدون آمادگی قبلی به جلسات مذاکره می‌روند و موفق بیرون می‌آیند. (خیر! مذاکره کنندگان حرفه‌ای برای مذاکره‌های مهم گاهی هفته‌ها و ماه‌ها را صرف آماده‌سازی خود می‌کنند)

۳) مذاکره‌کنندگان خوب زیاد ریسک می‌کنند (خیر! آنها به صورت حساب‌شده و از پیش تعیین شده ریسک می‌کنند)

۴) مذاکره کنندگان خوب فقط بر مبنای شهود و یک حس درونی (Intuition) کار می‌کنند (خیر! آنها اگرچه به خاطر تجربه فراوان از حس درونی خوبی نیز بهره‌ می‌برند اما این به معنای نادیده‌ گرفتن  تجزیه و تحلیل و تفکر محاسباتی آنها نیست.)

امین تجملیان
۱۲:۲۵۲۷
شهریور

در شماره اول دوره آموزشی آنلاین اصول و فنون مذاکره، به تعاریف اولیه می‌پردازیم. همچنین سطوح مختلف مذاکره (فردی، دوستانه، سازمانی و بین‌المللی) را معرفی خواهیم نمود و در ادامه خواهیم گفت که در چه شرایطی، مذاکره معنایی ندارد. با ما همراه باشید.

مذاکره چیست؟

به فرایند تشخیص خواسته‌ها، اولویت‌بندی آنها، بحث بر روی آنها و توافق بر سر آن‌ها، مذاکره گفته می‌شود. مذاکره همواره با تبادل امتیازات همراه است. امتیازاتی که ممکن است، بزرگ، کوچک، مادی، معنوی، مشهود یا نامشهود باشند.

تقریبا هر نوع رابطه متقابل میان انسان‌ها و یا سازمان‌ها، نیازمند مکانیزمی برای رسیدن به توافق است. همین موضوع اهمیت مذاکره را نشان می‌دهد.

سطوح مختلف مذاکره

سطح اول) سطح فردی. وقتی که برای اتخاذ یک تصمیم با خودمان صحبت می‌کنیم و با چکش‌کاری موضوع، بالاخره به تصمیمی می‌رسیم، در واقع مذاکره کرده‌ایم. مثلا وقتی از خود چنین سوالی می‌پرسیم: بهتر است «در کلاس بدن‌سازی ثبت نام کنم یا اینکه کلاس والیبال شرکت کنم؟» آغازگر یک مذاکره فردی هستیم. معمولا پس از مطرح شدن این دست سوالات، دلایلی در رد یا قبول هر پیشنهاد در ذهن خود اقامه می‌نماییم و در نهایت تصمیمی می‌گیریم.

سطح دوم) سطح دوستان و آشنایان. مثلا وقتی با اعضای خانواده خود در پی انتخاب فیلمی برای تماشا در آخر هفته هستیم و یا وقتی ماشین خود را به نزدیک‌ترین دوست خود مقداری ارزان‌تر از قیمت واقعی خود می‌فروشیم. در این دست مذاکره‌ها گاه منافع مورد توجه قرار می‌گیرد و گاهی حفظ و تقویت روابط بلند‌مدت از اهمیت بیشتری برخوردار است.

سطح سه) سازمانی. وقتی به عنوان نماینده سازمان خود به سازمان دیگری مراجعه کرده و سعی داریم در مورد یک قرارداد به نتیجه برسیم.

سطح چهار) بین‌المللی. وقتی به عنوان نماینده یک کشور مذاکره می‌نماییم مثل مذاکرات هسته ای.

چه چیزهایی مذاکره نیست؟

یک) دستور دادن و اجرای دستور. اگر مدیری به صورت دستوری از کارمندش بخواهد کاری را انجام دهد، نباید این تلقی را داشته باشد که با کارمند بر روی آن موضوع مذاکره کرده و توافق صورت گرفته است.

دو) میانجی‌گری. استفاده از شخص ثالث به این معنی است که فرایند مذاکره به شکل ناموفقی خاتمه یافته و طرفین به ابزارهایی خارج از مذاکره متوسل شده‌اند.

سه) رقابت ورزشی. وقتی در یک مسابقه ورزشی برای اول شدن تلاش می‌کنید، گویی به صورت همزمان انرژی خود را برای شکست دادن حریفتان خرج می‌کنید. اما در مذاکره از باختن طرف مقابل چیزی حاصل نمی‌شود، بلکه در بسیاری از موارد باختن یکی از طرفین به ضرر هر دو طرف منجر می‌شود. به یاد داشته باشیم اگر طرفین درگیر در یک مذاکره، از فرایند یا حاصل مذاکره رضایت نداشته باشند، به تصمیمات اتخاذ شده وفادار نخواهند بود.

چهار) یا آنچه من می‌گویم یا هیچ چیز دیگر. وقتی در یک مذاکره یک طرف بسیار قدرتمند باشد و این گونه تلقی نماید که هر چه من می‌گویم صرف‌نظر از خواست طرف مقابل باید اجرایی شود، در واقع مذاکره‌ای اتفاق نیافتاده است.

بنابراین مذاکره زمانی رخ می‌دهد که:

· حداقل دو طرف درگیر در ماجرا وجود داشته باشد.

· تضادی بین خواسته‌ها و تمایلات طرفین وجود داشته باشد.

· طرفین، مذاکره را به عنوان یک راه‌حل انتخاب کرده باشند و پذیرفته‌ باشند برای دستیابی به نتیجه‌ای بهتر، مناسب است که وارد فرایند مذاکره شوند.

· طرفین خود را برای داد و ستد امتیازات آماده‌ کرده‌ باشند. مذاکره معمولا یک نوع مصالحه (Compromise) است به این معنی که هر یک از طرفین، از به دست آوردن بخشی از خواسته خود عقب‌نشینی می‌کننند و از طرف مقابل نیز انتظار دارند که چنین کند. اگر فردی با این دیدگاه وارد مذاکره شود که «من هیچ تغییری در مواضع خود نخواهم داد و طرف مقابل باید خواسته‌های مرا قبول کند»، مذاکره‌ای در کار نخواهد بود. 

امین تجملیان
۱۲:۴۵۲۳
شهریور

بسم الله الرحمن الرحیم

 

واحد نکوداشت در ادامه فعالیت‌های مرتبط با توان‌افزایی و توسعه مهارت‌های فردی و شغلی،‌ دوره آموزشی «اصول و فنون مذاکره» را طراحی نموده است. در این دوره آموزشی تلاش خواهیم کرد تکنیک‌ها و ترفندهای مرتبط با مذاکره را به صورت خلاصه، کوتاه و پیوسته خدمت شما عزیزان ارائه نماییم.

 

این دوره آموزشی به صورت مکتوب طراحی شده است. انشاالله هر هفته دو مطلب کوتاه (حدود ۵۰۰ کلمه) در روزهای شنبه و سه‌شنبه به نشانی رایانامه علاقمندان به این موضوع ارسال خواهد شد. این مطالب عمدتا از کتاب خوب «فنون مذاکره: اصول/کاربردها/ترفندها» انتخاب شده‌اند. این کتاب ۳۳۰ صفحه‌ای را آقای محمدرضا شعبانعلی مدرس نام‌آشنای مذاکره تالیف کرده و توسط انتشارات نص به چاپ رسیده است و یکی از بهترین کتابهای مربوط به این حوزه در ایران است.

 

البته به فراخور موضوعات، از منابع دیگری نیز استفاده و علاوه بر متن، مطالبی در قالب پادکست (صوتی) و ویدیو و تصویر نیز ارسال خواهد شد.

 

معتقدیم در صورتی که مطالب را به صورت جدی و منظم پیگیری بفرمایید، با ترفندها و تکنیک‌هایی در حوزه مذاکره آشنا خواهید شد که می‌تواند در زندگی شخصی و کاری شما، تاثیرگذار باشد.

 


لازم به ذکر است که جهت سهولت بیشتر در استفاده از مطالب آموزشی صفحه وبلاگی این دوره به نشانی  http://negotiation-principles.blog.ir/ راه‌اندازی شده که مطالب آموزشی بر روی آنها نیز بارگذاری خواهد شد تا امکان مشاهده‌ تجمیع‌شده تمامی مطالب نیز وجود داشته باشد.

 

همچنین در صورتی که تمایل به استفاده از مطالب این دوره آموزشی از طریق نرم افزار تلگرام را دارید کافی است در کانال زیر عضو شوید. خلاصه‌ای از مطالب دوره بر روی این کانال نیز اطلاع‌رسانی خواهد شد:

Telegram.me/Negotiation_Principles

خواهشمند است با ارائه پیشنهادها و نظرات خود راجع به این دوره آموزشی، ما را در بهبود کیفیت آن یاری بفرمایید.

 

امین تجملیان